عشق واقعی


کلبه یه تنهایی
by : x-themes

 .gif باز هم باران - باران، گلبرگ، rain، گلــ ــها، بـــارانــــ، باران، گلبرگ، rain، گلــ ــها، بـــارانــــ، گل پرپر بارون خورده صورتی افتاده روی زمین Rain, petals, rain, flowers, rain, rain Prpr flowers if eaten fallen on the ground red

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می شدند به

سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.پیرمرد غمگین شد، گفت: عجله دارم و نیازی به

عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

 

“زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و

صبحانه را با او می خورم. نمی خواهم دیر شود!” پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم. پیرمرد با اندوه

گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی شناسد! پرستار با حیرت گفت:

وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟ پیرمرد با صدایی

گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است

.gif باز هم باران - باران، گلبرگ، rain، گلــ ــها، بـــارانــــ، باران، گلبرگ، rain، گلــ ــها، بـــارانــــ، گل پرپر بارون خورده صورتی افتاده روی زمین Rain, petals, rain, flowers, rain, rain Prpr flowers if eaten fallen on the ground red



نظرات شما عزیزان:

مریم
ساعت19:28---2 آذر 1391
اخی چقدر قشنگ به این میگن یار واقعی وبت هم خیلی ناز عزیزم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






†ɢα'§ : عشق واقعی,
چهار شنبه 1 آذر 1391 23:22 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

ϰ-†нêmê§